تهیه کننده | مهسا مومن زاد | قیمت | |
موضوع | ضرورت شناخت محیط کسب و کار (2) | ||
فیلم | مدت زمان | 1:30 | 0 |
حجم فایل فیلم | 13 MB | ||
تخفیف | 0 | ||
هدیه | |||
پی دی اف | صفحات | 7 | 0 |
حجم فایل پی دی اف | 0.3 MB | ||
تخفیف | 0 | ||
هدیه | |||
ورد | صفحات | 7 | 10000 |
حجم فایل ورد | 0.5 MB | ||
تخفیف | 0 | ||
هدیه | |||
فهرست مطالب
مقدمه
شناخت فضای کسب و کار چه اهمیتی دارد؟
1) کمک به یادگیری مستمر و بهبود عملکرد
2) کمک می کند تا در برابر تغییرات سریع واکنش به موقع و مناسب نشان دهید
3) به شهرت بهتر یا ایجاد تصویر مناسب از شرکت کمک می کند (کمک به برندسازی شرکت)
4) به استفاده از منابع مفید کمک می کند
5) شرکت را قادر میسازد تا فرصتها را شناسایی کند و مزیت حرکت اول را به دست آورد
6) به شرکت کمک می کند تا هشدارها و سیگنال های اولیه تهدیدات را شناسایی کند
مــنبــع
این فیلم مدیریتی، ادامه کلیپ مدیریتی اهمیت شناخت محیط کسب و کار است. پیشنهاد میشود ابتدا این فایل را مشاهده کنید. برای مشاهده کلیک کنید.
یک کسب و کار در خلا فعالیت نمی کند. در یک محیطی قرار گرفته است که از آن تأثیر می پذیرد و بر آن اثر می گذارد. این محیط ثابت نیست و دائم در حال تغییر است. پس زنده ماندن کسب و کار ما نیز وابسته به میزان سازگاری ما با محیط و تغییرات محیطی است.
بنگاهها کنترل ناچیزی بر محیط دارند یا می توان گفت که اصلاً کنترل ندارند و تنها می توانند آن را مدیریت کنند و هیچ راه جایگزین دیگری ندارند، جز اینکه خودشان را با تغییرات محیطی و عوامل محیطی تطبیق دهند. درک دقیق محیط توسط کسب و کار، آنها را قادر می سازد تا علاوه بر شناسایی و ارزیابی محیط، توانایی نشان دادن واکنش درست و به موقع نسبت به محیط را بدست آورند تا بقای خود را تضمین کنند.
شناخت دقیق محیط به مدیران کمک می کند تا با تدوین استراتژیهای مناسب، اقدامات مناسب را در زمان مناسب انجام دهند، که به بهبود عملکرد کسب و کار، حلقه زدن تغییرات برای افزایش سود، مبارزه با رقبا و حفظ سهم بازار کمک می کند.
شناخت محیط کسب و کار باعث میشود مزایای زیر در واکنش به مسائل و مدیریت بهینه تغییرات برای کسب و کار ایجاد شود:
همه کسب و کارها با محیطی پویا به طور فزاینده روبرو هستند که در آن تغییرات با سرعتی سریع در حال وقوع است. تغییرات سریع در فناوری، شکل گیری رقبای جهانی جدید با سرعت بالا، تقاضای بیشترمشتریان و تغییر سلایق و نیازهای مشتریان با سرعت زیاد، وفاداری کم مشتریان به برند، تغییر تقسیمبندی بازارها، و ... تنها نمونههایی از تغییرات است که در محیط کسب و کار کنونی شکل میگیرد.
آینده محیط کسب و کار ارتباط نزدیکی با آنچه در حال رخ دادن است دارد. بنابراین کسبوکاری که به طور مستمر محیط خود را رصد میکند، دائم در حال یادگیری از آن است. یادگیری از پیشینه خود که تغییرات عوامل محیطی در گذشته چه آثاری را در عوامل اثرگذار بر کسب و کار در طول زمان گذاشته و از آن تجارب درس گرفته و از آنها در مدیریت کسب و کار در تصمیمات آتی بهره میبرد. همچنین واکنشهای سریع، دقیق و به موقعی را بر اساس تجارب یادگیری محیطی خود در گذشته اتخاذ میکند که این باعث می شود برای مدت طولانیتری در بازار موفق بماند و بقایش تضمین شود.
کسب و کارهایی که یاد نگرفتند با تغییرات محیط خود را تغییر دهند محکوم به نابودی و شکست هستند مانند نوکیا و ... .
محیط کسب و کار باید به طور منظم توسط صاحبان کسب و کار و سازمانها رصد و نظارت شود تا مجموعه بتواند به روز بماند. تسلط بر محیط ، سازمان ها و کسب و کارها را قادر می سازد تا با تغییرات محیط خارجی کنار بیاید و تغییرات متناسب با آن را در محیط داخلی خود ایجاد نمایند. علاوه براین، تصمیم گیری سریع و به موقع در برخورد با تغییرات محیط رقم می خورد . البته که باید تاخیرهای رویه ای را در سازمان و کسب و کار برای تصمیمسازی و تصمیم گیری حذف نمود.
به عنوان مثال، مدیریت گوگل به طور مداوم مشغول افزودن ویژگی های جدید به موتور جستجوی خود است تا از رقبای خود که دائم در حال ایجاد تغییر در موتورهای جستجوی خود هستند، جلوتر بماند.
درک محیط کسب و کار به مدیران کسب و کار کمک می کند تا برنامه ها و خط مشی های واقع بینانه داشته باشند و همچنین اجرای موثر آنها را تضمین کنند. در نتیجه کسب و کار مطمئناً به آرامی و پیوسته به اهداف خود دست خواهد یافت و این امر نیز در بین مردم این احساس را ایجاد می کند که کسب و کار نسبت به محیط آن حساس است و در نتیجه شهرت آن افزایش می یابد و بخشی از فرایند برندسازی اتفاق می افتد.
به عنوان مثال، قبلاً شرکت جنرال الکتریک محصولات مختلفی از جمله کندانسور هوا، کامپیوتر و غیره داشت، اما به دلیل اینکه نتوانستند به سهم معقولی از بازار دست یابند، تولید A.C و کامپیوتر را متوقف کردند. جنرال الکتریک این سیاست را داشت که یا سهم عمده ای از بازار را برای محصولات خود در اختیار می گیرد و بهترین ها را برای مشتریان خود عرضه می کند و یا از تجارت مربوطه خارج می شود.
کسب و کار از منابع حاصل از فعالیت خود به پرداخت مالیات به دولت، ارائه بازده معقول و منصفانه به سرمایه گذاران خود، انجام مسئولیت های اجتماعی شرکت و غیره اقدام میکند. این کار را زمانی درست میتواند انجام دهد که شناخت مناسب و درک درستی از محیط داشته باشد و نیازهای محیط را شناسایی و واکنش به موقع و درست به آن نشان دهد و نقش اثرگذاری در برابرمحیط از خود نشان دهد.
به عنوان مثال، با افزایش تقاضا برای LED، این شرکت شروع به تأمین مواد خام برای تهیه LED به جای نمایشگر CRT نمود.
به عنوان مثال، Maruti Suzuki India Ltd. رهبر بخش خودروهای کوچک در هند شد زیرا اولین کسی بود که نیاز به تعمیر و نگهداری کم، مسافت پیموده شده کم و خودروهای خانوادگی کوچک را در محیطی با افزایش قیمت نفت و افزایش جمعیت طبقه متوسط تشخیص داد.
به همین ترتیب تاتا موتور خودروی ارزان قیمت را ساخت. بعدها دیگر خودروسازان محصولات مشابهی ارائه کردند، اما نتوانستند به اندازه تاتا موتورز از بازار بهره برداری کنند.
علاوه بر فرصتها، محیط کسبوکار، منبعی برای تهدیدهای مختلف و نشان دهنده شروع بحران است. تهدید به تغییرات در محیط خارجی اشاره دارد که مانع عملکرد بهینه کسب و کار می شود. درک و آگاهی محیطی مناسب می تواند به مدیران کسب و کار کمک کند تا تهدیدات مختلف را به موقع تشخیص دهند، که به عنوان یک سیگنال هشدار نیز عمل می کند.
برای مثال، بهویژه در هند، آنها محصولات و جایگزینهای نوآورانه زیادی ارائه میکنند، بنابراین شرکت تجاری موجود باید این را به عنوان یک سیگنال هشدار در نظر بگیرد و باید پیش از راهاندازی محصولات شرکتهای چندملیتی، به طور فعالانه با تهدید مقابله کند. آنها باید روشهای مختلفی را اتخاذ کنند، مانند بهبود کیفیت محصول، شناسایی مناطقی که هزینههای تولید در آنها کم است، و مشارکت در تبلیغات تهاجمی، و ... .
زمانی که شرکتهای جدید خودروسازی وارد خودروهای رده کوچک و متوسط شدند، ماروتی سوزوکی تولید خودروهای خود را افزایش داد تا با ایجاد مزیت رقابتی «تحویل سریع» بتواند تبدیل به رهبر بازار شود.